اهرمها احتمالاً جزء اولین ابزارهایی هستند که در دوران ما قبل تاریخ توسط انسانها مورد استفاده قرار می گرفته اند. ارشمیدس ریاضی دان یونانی(۲۸۷-۲۱۲ قبل از میلاد) اولین کسی بود که در ۲۴۰ سال قبل از میلاد مسیح، اهرمها را توصیف کرد.
اهرم ماشین ساده ای است که انجام کار را راحت تر می کند. در تمامی اهرمها یک جسم یا وزنه را به کمک نیرو، حول یک تکیه گاه به حرکت در می آوریم.
حال براساس محل قرار گرفتن سه قسمت اصلی اهرم، اهرم ها را به سه دسته تقسیم می کنیم:
در یک اهرم نوع اول، تکیه گاه بین وزنه و مکان اعمال نیرو قرار دارد. در یک اهرم نوع اول در حالتی که تکیه گاه به محل جسم نزدیک تر است (مثل انبردست ها) جسم از نیروی اعمالی ما بزرگتر است، اما در فاصله کوچکتری به حرکت در می آید.
مثالهایی از ابزارهای معمول که از اهرم نوع یک استفاده می کنند:
دیلم، انبردست، میخ کش، قیچی باغبانی، قیچی آهن بری، دَم باریک و سیم چین.
در یک اهرم نوع دوم، جسم یا وزنه در مکانی بین تکیه گاه و محل اعمال نیرو قرار دارد.
مثالهایی از ابزارهای معمول که از اهرم نوع دوم استفاده می کنند:
فرغون، فندق شکن، دربازکن نوشابه، چرخ دستی و قایق پارویی
در یک اهرم نوع سوم، محل اعمال نیرو بین تکیه گاه و جسم قرار دارد.
مثالهایی از ابزارهای معمول که از اهرم نوع سوم استفاده می کنند:
انبر، یخ گیر، جاروی فراشی، راکت تنیس، چکش، پتک، چوگان، گلف، موچین، قندگیر، پا در هنگام شوت کردن توپ، ساعد و بازوان انسان، قاشق، چنگال، داس، کلنگ
نکته: اگر در یک اهرم هر قدر فاصله نیرو تا تکیه گاه بیشتر از فاصله جسم تا تکیه گاه باشد آن اهرم مقدار نیرو را افزایش می دهد یا به اصطلاح دیگر در این نوع اهرم درنیرو صرفه جویی می شود.
در اهرم ها قانونی وجود دارد که اگر بخواهیم اهرم به حال تعادل برسد باید همیشه این رابطه درست باشد.
مقدار نیرو * فاصله نیرو تا تکیه گاه =جرم جسم* فاصله جسم تا تکیه گاه
مثال:
فرض کنید در یک الاکلنگ که تکیه گاه وسط قرار ندارد و فاصله سعید تا تکیه گاه 2 برابر فاصله محمد تا تکیه گاه است؛ جرم محمد بایستی چند برابر جرم سعید باشد تا تکیه گاه در حالت تعادل قرار گیرد؟
فاصله سعید تا تکیه گاه =(فاصله محمد تا تکیه گاه *2)
جرم سعید * فاصله سعید تا تکیه گاه =جرم محمد* فاصله محمد تا تکیه گاه
جرم سعید * (فاصله محمد تا تکیه گاه *2) =جرم محمد* فاصله محمد تا تکیه گاه
پس داریم:
جرم سعید *2=جرم محمد
