روایتی از آخرین فصل زندگی یک ریاضیدان

دانشمندان خلاق متعددی در پهنه علم بوده اند که با بیماری دست و پنجه نرم کردند و در اوج درخشش علمی از دنیا رفتند، هرمان مینکوفسکی ریاضیدان آلمانی از جمله این دانشمندان است

روایتی از آخرین فصل زندگی یک ریاضیدان
دانشمندان خلاق متعددی در پهنه علم بوده اند که با بیماری دست و پنجه نرم کردند و در اوج درخشش علمی از دنیا رفتند، هرمان مینکوفسکی ریاضیدان آلمانی از جمله این دانشمندان است که در روزهای پایانی عمر و با وجود بیماری روایتی جدید از فرضیه نسبیت انیشتین ارائه داد.

درگذشت مریم میرزاخانی (1356 تا 1396) ریاضیدان نابغه ایرانی در 40 سالگی و زمانی که هنوز مدت زیادی برای آفرینش علم و پردازش نظریه های مختلف داشت و می توانست در عرصه ریاضیات دنیا بیشتر مطرح شود، آه حسرت را نه تنها از نهاد خانواده، دوستان و نزدیکانش که از عمق وجود همه ایرانیان برآورد.
هرمان مینکوفسکی ریاضیدان برجسته آلمانی اواخر قرن نوزدهم (1864 تا 1909) و استاد دانشگاه گوتینگن آلمان نیز سرگذشتی شبیه میرزاخانی دارد. مینکوفسکی در 44 سالگی و زمانی که یافته های جدیدی بر نظریه نسبیت آلبرت انیشتین (1879 تا 1955) افزوده بود، بر اثر یک بیماری درگذشت.
کتاب هیلبرت و کورانت تلفیقی از کتاب های زندگینامه دو ریاضیدان شهیر قرن نوزدهم یعنی دیوید هیلبرت
(1862 تا 1943) و ریچارد کورانت (1888 تا 1972) است و در بخش هایی از آن به زندگی هرمان مینکوفسکی نیز پرداخته شده است.
این کتاب نوشته کنستانس رید/ constance reid نویسنده مشهور آمریکایی است که هر چند خود ریاضیدان نیست از خانواده ای اهل ریاضی برآمده و خود که معلم و روزنامه نگار است، از اواسط عمر به نوشتن زندگینامه ریاضیدانان علاقمند شد و کتاب های زندگینامه ای ریاضیدانان مطرح را نوشت. آنچه در ادامه می اید، خلاصه ای از بخشی از این کتاب است که در شماره تابستان (شماره 85) نشریه اخبار پژوهشگاه دانش های بنیادی منتشر و توسط خبرنگار ایرنا روایتی جدید از آن بازنویسی شده است.

*** مینکوفسکی که بود؟
رید در این کتاب ضمن بیان زندگی هیلبرت به شرحی از آخرین روزهای زندگی هرمان مینکوفسکی و دوستی او با هیلبرت، همچنین شرحی از وضعیت دانشگاه گوتینگن آلمان پرداخته که در آن روزگار یکی از مهم ترین مراکز آموزش فیزیک و ریاضی بود.
مینکوفسکی مبدع هندسه اعداد و به کاربرنده این هندسه در حل مسائلی در نظریه اعداد، فیزیک ریاضیاتی و نظریه نسبیت بود و به خصوص کارهای وی در نظریه اخیر شهرت و اهمیت خاصی دارد. وی دریافته بود نظریه نسبیت خاص که انیشتین در سال 1905 ارائه کرد، در یک قالب چهار بعدی که به فضا-زمان مینکوفسکی شهرت یافت، بهتر قابل درک است. در این قالب، فضا و زمان مفاهیمی جداگانه نیستند بلکه در یک فضا زمان چهاربعدی در هم می آمیزند و در این قالب می توان هندسه مربوط به نسبیت خاص را به خوبی نمایش داد.
تابستان 1908 در حالیکه 25 سال از دوستی هیلبرت و مینکوفسکی می گذشت، هر کدام از آنها احوالات متفاوتی را تجربه می کردند. هیلبرت دچار بیماری عصبی و افسردگی شدیدی بود و بسیاری دوستان و نزدیکانش تصور می کردند این وضع از فعالیت شدید ذهنی او ناشی می شود، اما وی به زودی بیماری اش را تشخیص داد و با بستری شدن در آسایشگاهی در کوهستان هارتس سلامت خود را بازیافت و پاییز همان سال سر کلاس های خود برگشت.
اما مینکوفسکی روزهای اوج خلاقیت و فعالیت های علمی را می گذراند، وی در ماه سپتامبر (شهریور) همان سال در نشست سالانه انجمن دانشمندان و پزشکان آلمانی در کلن سخنرانی با عنوان فضا و زمان ارائه داد.
در این سخنرانی با صدایی آرام و لحنی مردد گفت: دیدگاه هایی درباره فضا و زمان که می خواهم برای شما مطرح کنم، در خاک فیزیک تجربی روییده اند و منشا استحکام آنها در آنجاست. این نگرش ها اساسی اند و با پذیرش آنها فضا به خودی خود و زمان به خودی خود به صورت سایه هایی محو در می آیند و فقط نوعی از وحدت آنها واقعیت مستقلی خواهد داشت.
وی بارها در گوتینگن به دانشجویانش گفته بود که شرح انیشتین از نظریه عمیقش از نظر ریاضی شسته و رفته نیست و من می توانم این را بگویم؛ زیرا انیشتین ریاضیات را در مونیخ از من آموخت.
انیشتین در نظریه نسبیت نشان داد وقتی رویدادهای مکانیکی با استفاده از ساعت ها و میله های اندازه گیری توصیف می شوند، این توصیف به حرکت آزمایشگاهی بستگی دارد که ابزارها در آنجا به کار گرفته می شوند و رابطه های ریاضی مربوط کننده توصیف های متفاوت از یک رویداد فیزیکی واحد را بیان کرد.
مینکوفسکی در سخنرانی خود در کلن ایده ریاضی خود را درباره فضا- زمان ظرف چند دقیقه وارد نظریه نسبیت می کند؛ ایده ای که به وسیله آن می توان توصیف های متفاوت یک پدیده را خیلی ساده به شکل ریاضی نمایش داد به این تربیت هندسه سه بعدی به فصلی از فیزیک چهاربعدی تبدیل می شود.
وی سخنان خود را با این جمله تمام کرد: به این شکل فضا و زمان به سایه هایی محد تبدیل می شوند و فقط یک جهان به تنهایی وجود خواهد داشت.
وی پاییز و ابتدای زمستان سال 1908 را به همراه ماکس بورن ریاضیدان جوان دیگری روی مساله نسبیت انیشتین کار کرد. با فرارسیدن سال نوی میلادی وی برای تعطیلات کریسمس گوتینگن را ترک کرد و بعد از بازگشت به گوتینگن در ششم ژانویه در اولین دیدار با هیلبرت و دیگر ریاضیدانان از آخرین نتایج خود در نسبیت سخن گفت. هیلبرت نیز از در همین مدت روی نظریه کلاسیک اعداد کار می کرد و به دریافتی جدید از نظریه ادموند وارینگ (1637 تا 1687) ریاضیدان انگلیسی رسیده بود. هیلبرت قصد داشت آخرین یافته های خود را در زمینه نظریه کلاسیک اعداد در سمینار بعدی اساتید دانشگاه اعلام کند و این خبر را به مینکوفسکی داد. اما شامگاه یکشنبه با درد و حمله ناگهانی آپاندیسیت برای مینکوفسکی شروع شد، بعد از عمل جراحی و خروج آپاندیس حال وی روز دوشنبه وخیم تر شد و در حالی که می دانست وضع ناامیدکننده ای دارد روز دوشنبه روی تخت بیمارستان نمونه چاپی آخرین دست نوشته هایش را تصحیح کرد.
به گفته هیلبرت حتی روی تخت بیمارستان در بستر مرگ دغدغه او این بود که در جلسه آینده که درباره راه حل خودم برای مساله اعداد صحبت می کنم، حضور ندارد.
مینکوفسکی ظهر روز سه شنبه در سن 44 سالگی در حالی درگذشت که نه تنها سرشار از شور زندگی بود در میانه مسرت بخش ترین کار پژوهشی و خلاقیت علمی خود نیز قرار داشت و هر چند نتایج فعالیت های وی کاملا به بار ننشته بود، میراثی گرانبها از خود در زمینه های مختلف علم ریاضی برجای گذاشت.

منبع :

Menu