تاریخ ادبیات را چهطور بخوانیم؟
همواره در آغاز سال تحصیلی، پرسشهایی از این دست مطرح میشود که:
باید همهی متنهای بخش اعلام را بخوانیم و حفظ کنیم؟
چند کتاب هر ادیب را باید بگیریم کافی است؟ همهی کتابهای یک نفر را باید یاد بگیریم؟
اگر در کتاب ذکر شده است، باید بدانیم هر کتاب در چه سالی نوشته شد؟
تاریخ ادبیات را چگونه حفظ کنیم از ذهنمان نرود؟
پاسخهای این پرسشها را بخوانید:
اوّلاً دقّت کنید پرسشهای تاریخ ادبیات کاملاً «درونکتابی» و یکی از پرسشهای زودبازدهِ آزمونهاست و این یعنی به نفع دانشآموز است که این پرسشها را کامل بخوانند و پاسخ دهند. در ثانی، حفظ جزئیات کاملاً لازم است، امّا دقّت کنید برای سالهای تولد، وفات یا تألیف کتاب، غالباً نیازی نیست اعداد سهرقمی و چهاررقمی را بهخاطر بسپارید، تنها همان قرن را بدانید کافی است. همهی آثار ادیبان را هم باید حفظ کنید. امّا این همه اطّلاعات را چگونه حفظ کنیم؟ راهکارهایی هست که به شما کمک میکند. در ادامه، سه روش تاریخ ادبیاتی پیشنهاد شده است.
الف) استفاده از جزئیات بیشتر
از قدیم گفتهاند چون که صد آید، نود هم پیش ماست. البته این روش در تاریخ ادبیات، نه در همهی موارد، اما در بسیاری از موارد واقعاً کارساز است. مثلاً در کتاب درسی گفته شده است جامی شاعر قرن نهم، از آثار سعدی و نظامی تقلید کرده است. اگر بدانیم حافظ شیرازی در غزلیات خود به اوجِ سخن رسید، به نظرمان منطقی خواهد بود که شاعر پس از او دیگر به تقلید رو بیاورد. یا مثلاً اگر برویم و کتاب «پریشان» قاآنی را برداریم و با کتاب گلستان سعدی مقایسه کنیم، خود متوجّه میشویم چه قدر این کتاب از گلستان سعدی که پریشان به تقلید از آن نوشته شده است، دور است.
ب) سرواژهسازی
یکی از سادهترین روشها برای بهخاطرسپردن آثار ادبی در بخش تاریخ ادبیات، سرواژهسازی است. در این روش، حرف ابتداییِ چند کلمهی مرتبط را جدا میکنیم و طوری پشت سر هم میچینیم که عبارت معناداری ساخته شود.
مثلاً:
هواپیماییِ ملیِ ایران: ه م ا : هما
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی: ن ا ج ا : ناجا
National Aeronautics and Space Administration : N A S A
لبته دقّت کنید بعضی وقتها نیازی نیست واژهای که ساخته میشود حتماً معنادار باشد، فقط کافی است کلمهای ساخته شود که در ذهن شما میماند. مثلاً میتوان رنگهای رنگینکمان را با واژهی عجیبوغریب و بیمعنای «بناسزنق» حفظ کرد:
رنگهای رنگینکمان: بنفش، نیلی، آبی، سبز، زرد، نارنجی، قرمز: ب ن ا س ز ن ق : بناسزنق!!
نمونههایی از تاریخ ادبیات:
خمسهی نظامی: مخزنالاسرار، لیلیومجنون، خسرووشیرین، هفتپیکر، اسکندرنامه: م ل خ ه ا: ملخها
قیصر امینپور: تنفّس صبح، به قول پرستو، آینههای ناگهان، در کوچهی آفتاب، مثل چشمه مثل رود : ت ب آ د م : تب آدم
ج) نمودار تاریخ ادبیات
نمودار زیر را تهیه کنید و روی دیوار خانه بچسبانید و هر روز آن را ببینید و مرور کنید. بین اشخاص، جای خالی بگذارید و تدریجاً این جاهای خالی را خودتان پر کنید.
| نکتهی ویژه | آثار ارزشمند | نام ادیب | سدهی زندگی |
| تلاش برای حفظ زبان فارسی | شاهنامه | فردوسی | 4 و 5 |
| بزرگترین داستانپرداز | ملخها: | نظامی | 6 |
| استاد سخن سعدی است نزد همه کس. | گلستان: نثر آمیخته به نظم غزلیات و قصاید و ... جمع آثار در کلیات. | سعدی | 7 |
| عارف واصل | غزلیات شمس مثنوی معنوی | مولوی | 7 |
| لسان غیب است. | غزلیات | حافظ | 8 |
د) تصویرسازی
یکی از راهکارهای تاریخ ادبیات، تصویرسازی است. برای کتابهای مختلف یک نویسنده، ساختن یک تصویر با نام آنهاست. البتّه ساختِ این تصویر باید به نحوی باشد که برای شخص شما کارایی داشته باشد. مثلاً سه کتاب سنایی، حدیقهالحقیقه، کارنامهی بلخ و سیرالعباد الی المعاد است. میتوان تصوّر کرد «سنایی بندهی مخلص خدا میخواهد به معاد برود که در سرزمین بلخ است. در این راه از باغهای حقیقت میگذرد و بعد در بازگشت از بلخ، سفرنامهی آن را با نام «کارنامهی بلخ» مینویسد.» با چند بار تکرار این داستان، کتابهای این شخص در یاد میماند.
