لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمائید از چه رشتهای چه رتبهای کسب کردهاید؟
وحید بالازاده هستم رتبهی 3 کشوری رشتهی ریاضی
اهل بابلسر هستم و از بابلسر به بابل برای مدرسه می رفتم و اصالتا هم اردبیلی هستم.
از چه سالی به کانون آمدید و چه شد که در آزمونهای کانون ثبتنام کردید و مهمترین نکاتی که در کانون یادگرفتید و برایتان مفید بود را بیان کنید:
سال چهارم. علتش تعداد دانشآموزان زیاد کانون بودند و اینکه سال کنکور تمام دانشآموزان مدرسهی ما میخواستند بروند قلمچی و اگر نمیرفتم تنها می ماندم و این تنها ماندن خودش استرس و نگرانی ایجاد میکند. دلیل دیگرش هم این است که قلمچی یک برنامهی خیلی خوبی دارد که 2 هفتهای است و 2 هفتهای بودنش دانشآموز را تحت فشار قرار میدهد و سبب میشود دانشآموز تلاش کند. اگر به من بگویند 3 هفته یا یک ماه برای آزمونی زمان برای مطالعه دارم نصف آن زمان را استراحت میکردم و اینکه به واسطهی آزمونها هر 2 هفته تحت فشار بودم نتیجه ی خوبی می گرفتم و رقیبهایم را که میدیدم به خودم روحیه میدادم که از آنها جلو بزنم. بدترین رتبهام 13 بود و حدود دو یا سه بار هم رتبهی 1 شدم.
وقتی رتبهی شما بد میشد عکسالعمل شما چگونه بود؟
بیشتر از اینکه ناراحت یا ناامید شوم عصبانی میشدم و بیشتر تلاش می کردم و برنامه می ریختم دو هفتهی بعد بیشتر تلاش کنم.
اگر به خواهری برادری دوستی آشنایی بخواهید توصیه کنید به کانون بیاید توصیه می کنید از چه سالی بیاید؟
به خودش بستگی دارد مثلا من از اول ابتدایی درسخوان بودم نیاز به فشار آنچنانی برای درس خواندن نداشتم شاید یکی از دلایل موفقیتم سخت گیری و انتظار دیگران از من بود ولی شخصی که درس نمی خواند شاید برایش خیلی مفید باشد اگر از اول دبیرستان حتی راهنمایی در جو رقابت قرار بگیرد.
در مورد کمیت و کیفیت مطالعهی خودتان صحبت کنید:
من خودم را نه کلا ساعی می دانم و نه کلا باهوش. چون کسانی باهوشتر از من یا ساعیتر از من بودند که نتایج بدتری گرفتند. ترکیبی از این دو خیلی بهتر است.
تابستان هفته ای 40 یا 45 ساعت درس میخواندم. پاییز چون مدرسه میرفتم کمتر شد. کلا در تابستان همهی درس ها را می دانستم چهجوری باید بخوانم زرد عمومی به من خیلی کمک کرد مثلا در ادبیات و دینی به من گفت کلا چطور سوال قرار است بیاید و روال عادی داشتم.
کمی هم در مورد اولیای خودتان بگویید:
از همان اول انتظاری به وجود آمده بود و پدرم میگفت نمی توانی و به نوعی شاید هم شیوه او این گونه بود و وقتی تلویزیون نگاه می کردم می گفت با این کارها نمی شود موفق شوی و من می خواستم به او ثابت کنم که می شود و میتوانم و برای همین تلاش کردم.
پشتیبان ویژهی شما چه کسی بود؟
میعاد لقایی رتبهی 1 منطقه 2 و رتبهی 8 کشوری کنکور ریاضی 93 پشتیبان ویژهی من بود و پدرش هم با من زیاد صحبت می کرد و به من کمک می کردند مثلا کارنامهام را میدید و تحلیل میکرد. سینا ملکیان رتبه 2 کشوري رياضي کنکور 91 از بابل هم پشتیبان اصلی من بود و مادرش هم دبیر بود و به من کمک میکرد.
در پایان نکتهی خاصی هست که بخواهید بیان کنید؟
برای موفقیت اگر دانشآموزان برنامهی دقیقی داشته باشند و تلاش کنند کافی است.
برای مشاهده ی کارنامه ها در کانون کلیک کنید
گفتگو: کاظم قلمچی
تهیه و تنظیم
ناهید منجمی